
تکنیک های بکار رفته
۱- ترکیب تصاویر در فتوشاپ
۲- تنظیم رنگ
۳- روتوش تصویر و ایجاد پس زمینه با ابزار استمپ
طراح
مسافر کربلا
زندگی نامه شهید محمدرضا کارور
تاریخ تولد :۱۳۳۶
نام پدر :ابوالقاسم
تاریخ شهادت : ۴/۱۲/۱۳۶۲
محل شهادت :جزیره مجنون
مزار شهید :مفقودالجسد
محمد رضا در اسفند ماه ۱۳۳۶ درروستای درده فیروزکوه به دنیا آمد.
در کودکی در کارگاه نجاری پدر به فرا گرفتن حرفه نجاری پرداخت، اما چون روستا فاقد امکانات تحصیلی و آموزشی بود به اتفاق خانواده به شهر «ورامین» هجرت کرد.
او ایام خود را با کار و تحصیل سپری میکرد، اما از اوضاع اجتماعی پیرامون خود نیز غافل نبود.
پس ازرمدتی محمدرضا به تنهایی به شهر «ری» هجرت کرد. در آنجا روزها کار میکرد و شبها در پس دستیابی به اعلامیههای روشنگر امام خمینی (ره) و تکثیر و پخش آنها تا صبح بیدار میماند.
هنگامیکه به سن سربازی رسید عهد بست که به هیچ قیمتی حتی برای یک ساعت به رژیم طاغوت خدمت نکند.
به این دلیل مجبور به فرار از خانه و کاشانه شد. جرم او علاوه بر فرار ازخدمت سربازی، مبارزات سیاسی هم بود. محمدرضا در اغلب صحنههای سرنوشتساز که سال ۵۷ در تهران رخ میداد، حضوری فعال داشت و در عین حال با ادامه تحصیل موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد.
پس از شروع جنگ تحمیلی به عضویت سپاه در آمد و در جبهه مسئولیتهای متعددی را عهدهدار شد.
ا ز جمله فرماندهی گردان مقداد، مسئولیت طرح و برنامه تیپ ۲۷ حضرت محمدرسول الله (ص)، عزیمت به لبنان به همراه شهید همت و حاج احمد متوسلیان و فرماندهی گردان مالک.
سرانجام محمدرضا پس از رشادتها و حماسه آفرینیهای بسیار در تاریخ ۴/۱۲/۱۳۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید و پیکر پاکش هنوز میهمان جزیره مجنون است
وصیت نامه شهید محمد رضا کارور بسمالله الرحمن الرحیم میخواهم به شما پدر و مادر و….. درد دل کنم، به امید آنکه روزی از سنگینی مسئولیتی که بر دوشم انباشته شده برداشته باشم و با امیدی بیشتر از لطف و رحمت حق تعالی در پیشگاهش و در عدالتگاهش حاضر شوم. در هر سال پیشه کنند تقوی را، تقوی را، تقوی را محمدرضا کارور ۱۴/۸/۱۳۶۱
آن عدالتگاهی که ناچیزترین اعمال نیک و بد انسان این موجود خاکی به حساب خواهد آمد. بدین صورت آیا سزاوار است که بنشینیم و سکوت را مهری بر دهان نمائیم و از اعمال خود غافل شده برای شاهی خود به هر سو قدم برداریم
مگر نه اینکه درد ما درد اسلام و غم ما غم اسلام است و مرحمش اجرای احکام آن. ما اگر خود را مسلمان میدانیم و قرآن را کتاب خود قرار دادهایم و عمل به آن را رأس امور زندگی قرار دادهایم.
رسیدن به سعادت جز این نخواهد بود که باید رنجها کشید گذشتها کرد براستی اگر ما امید به عفو و رحمت الهی نداشته باشیم چه کنیم،
آیا میتوانیم خجل و سرافکنده در پیشگاهش حضور یابیم و بگوئیم که ما از بندگان توئیم . آیا میتوانیم بر گناهانی که در این دنیا مرتکب شدهایم سرپوش گذاریم و یاری خواهیم که در آنجا نیز باز ستارالعیوب باشد….
ای عزیزان دست از اسلام برندارید و به آن وابستهتر گردید. از آنچه که شما را به راهی جز راه حق سوق میدهد دوری نمایئد.
راه تقواپیشگان را پیشه کنید و از آنچه که خدا روزی شما کرده، صدقه دهید. انفاق و احسان کنید.
تو ای شریک زندگی و غم و شادیم مبادا پس از مرگم غمناک باشی و دلسرد گردی. بدان که خدا با توست رنجها و مشکلاتی که در راه او متحمل میشوی در عدالتگاهش بیحساب نخواهد ماند.
فوق العاده
یک کار معمولی ندارید
همه عالی
اللهم الرزقنا توفیق الشهاده…
احسنت به شهید کارور
اللهم الرزقنی
عکس شهید را ببینیم و عکس ان عمل نکنیم
بنام خدا
دوستی در پستی از شهید کارور بعنوان شهید جزیره مجنون نام برد
بیادم دارم که در اوج جنگ و اسفند ۶۲ و فروردین ۶۳ که از ترابری سنگین تیپ سیّدالشّهدا داوطلبانه برای پشتیبانی از عملیّات خیبر لشکر حضرت رسول به واحد بهداری پیوستم و به پادگان حاج احمد متوسّلیان در دوکوهه اندیمشک رفت و آمد داشتم و ساختمانی در پادگان بود بنام شهید کارور و چون شهید کارور فیروزکوهی بود همواره با دیدن نام ایشان بیاد زادگاهم و رشادتهای همشهریانم می افتادم و احساس غرور میکردم
در ذهنم با توجّه به موارد طرح شده نمیتوانستم شهید کارور را بعنوان شهید جزیره مجنون بپذیرم و گمان میکردم در انتشار پست دقّت لازم صورت نگرفته است و برآن شدم تحقیق کافی بعمل آورم و نتیجه برایم جالب بود
شهیدکارور در چهارم اسفندماه ۶۲ در عملیّات خیبر در جزیره مجنون به شهادت رسیدند و تابلوی ساختمان شهید کارور در پادگان حاج احمد متوسّلیان ابتدای اسفندماه ۶۲ نصب شد و ما در آخر اسفند میدیدیم و اطّلاعات پست دقیق بود
خدایش بیامرزاد و راهش پر رهرو باد💐
جنگ بودو شده کشور همه جایش سنگر
کرده شیطانِ بزرگ توطئه یک بارِ دگر
چشم ناموس وطن مانده به در تا فرزند
بزنـد دست به تدبیرِ دفـاعـی بهتـر
شده کشور چو کمان ،حضرت آقا آرش
روزو شب در سفر،از شهر به شهری دیگر
خانه در معرض ویرانی و غارت ، غمگین
جبهه شد خانه ی اوّل و خطر پشتِ خطر
گامها محکـم و مردانه وَ فولادین بود
پخته در آتشِ دوران ، نَسَبَش از حیدر
وعده گاهِ همه عشّاق خطوطِ جبهه
دوستان رفته به معراج پس از همدیگر
استقامت شدو کشور به سرِ پا برگشت
هست آن خاطره ها عبرت تاریخِ بَشَـر
گرچـه هستندو بشکرانه دعاگو هستیم
خود شهیدند مسیحادم و ذاتی اطهر
یادگـارند که از نسلِ شهیدان ماندند
از شهید است نظرکردۀ مهدی(عج) کشور
احمدیزدانی